دکتر نارنجیها برخلاف برخیها، صحبتهایش را در حوزه تخصصیاش بیپرده بیان میکند چون معتقد است تا زمانی که پردهپوشیها در حوزه مواد مخدر ادامه پیدا کند، کشور به راهکار مناسبی برای پیشگیری و درمان نخواهد رسید.
- ظاهرا طی سالهای گذشته توزیع موادمخدر در مدارس بیشتر شده است.
ببینید، من الان نمیتوانم به شما بگویم که هیچ نوع موادمخدری در مدارس ما توزیع نمیشود اما بحث کلی من این است که اگر ما دانشآموز معتاد داریم، این دانشآموز نیاز اعتیادی خود را از هر راهی تأمین خواهد کرد؛ حالا چه در مدرسه، چه از جیب پدرش. مطلب مهم در این قضیه نه توزیع موادمخدر در مدارس بلکه شیوع رفتار اعتیادی در دانشآموزان است. الان نگرش و نگرانی اصلی ما به سمت تقاضای مصرف موادمخدر در سنین پایین سوق پیدا کرده .
- پس در این رابطه وضعیت مناسبی نداریم؟
این را دقیقا نمیشود گفت. در کشورهای دیگر، محققان تحقیقاتی دارند و با آن تحقیقات، دانشآموزان را رصد میکنند و میفهمند که فلان دانشآموز در چه سنی نگرش مثبت به تریاک یا حشیش یا ... پیدا میکند؛ بعد شروع به پیشگیری میکنند. بنابراین آموزش و پرورش ما هم باید این اجازه را به محققان بدهد تا به مدارس بروند و تحقیق کنند.
- مگر در این رابطه محدودیتی وجود دارد؟
بله. الان چند کارشناس ما میدانند که نقاط بحرانی و پرخطر دانشآموزان کجاست؟ چه آگاهیای به دانشآموزانمان در رابطه با موادمخدر دادهایم؟ آموزش و پرورش اگر به ما اجازه ورود به مدارس را ندهد به مشکل برمیخوریم. درهای مدارس باید به روی محققان باز شود تا بحرانها شناسایی شوند.
ما اگر بدانیم که دانشآموز از چه سنی سیگار را تجربه میکند یا نگرش به مصرف موادمخدر پیدا میکند، یک سال قبل از آن، اقدامهای پیشگیرانهمان را انجام میدهیم. باید این سختگیریها کم شود. به ما میگویند در پرسشنامههایتان اسم تریاک و حشیش و غیره را نبرید؛ آخر کدام دانشآموز در 13 سالگی اسم تریاک را نشنیده!؟ این محدودیتها باعث میشود که دیگران اطلاعات غلط به دانشآموزان بدهند.
- چه کسانی؟
قاچاقچیها. الان چه کسانی هستند که میگویند شیشه اعتیاد نمیآورد؟ قاچاقچی با اینکه نه تلویزیون ملی دارد، نه رسانه دارد و نه روزنامهای چاپ میکند، پیامش را میدهد پس از کجا این حرف که شیشه اعتیاد نمیآورد در جامعه میپیچد؟ ما با اینکه رسانه ملی داریم، روزنامه داریم، فیلم تولید میکنیم و بر در و دیوار شعارهای ضداعتیاد مینویسیم اما به نتیجه نمیرسیم؛ چرا؟ برای اینکه آموزش و پرورش همکاری عمیقی با پژوهشگرها ندارد.
- پس شما نگران وضعیت اعتیاد در مدارس هستید؟
مشکل ما این است که نگران هم نمیتوانیم باشیم. ما درمورد دانشآموزان معتاد آمار نداریم؛ چرا که تحقیق درست و حسابیای نداریم؛ تمام آمارهای ما مربوط به مراکز درمانی است که برخی دانشآموزان برای ترک اعتیاد به آنها مراجعه میکنند. براساس همین آمارها، سن اعتیاد در کشور 1.3 سال کاهش داشته است.
حالا فکر میکنید که ما چون دانشآموز معتاد زیاد داریم باید پیشگیری کنیم و اگر نداشتیم میبایست بیخیال میشدیم؟ قاچاقچی میخواهد جنس خود را بفروشد؛ این خطر اصلی است. حالا در مدرسه نشد، جلوی در مدرسه این کار را خواهد کرد. زیاد نباید خوشبینانه نگاه کرد.
- منظور شما از پیشگیری چیست؟
از نظر من به عنوان یک محقق، پیشگیری، یک فعالیت مستمر است که از مقطع پیشدبستانی شروع میشود و تا مقطع کارمندی و کارگری ادامه پیدا میکند؛ منتها در پیشدبستانی ما از توجه به سلامت و وجود سالمی که خداوند تبارک و تعالی به ما اعطا کرده با بچهها صحبت میکنیم و میگوییم که باید این وجود پاک حفظ شود اما در مقاطع بالاتر به صورت شفاف و موردی درخصوص اعتیاد صحبت میکنیم.
- وضعیت اعتیاد در دختران چطور؟ آیا در این مورد هم ارزیابیای داشتهاید؟
براساس آخرین آمارها، فاصله مصرف اعتیاد، در بین دختران و پسران زیاد است؛ بهطوری که 93 درصد معتادان، پسر و 7 درصد آنها دختر هستند. حالا اگر ما احساس میکنیم که این روند افزایش داشته است، این نیاز به بررسی دارد و قطعا نمیشود درموردش اظهارنظر کرد. شاید یکی از دلایلی که باعث میشود احساس کنیم اعتیاد در دختران بیشتر شده، این باشد که آنها نسبت به گذشته جسورتر شدهاند برای مصرف مواد در ملأ عام.
- با این شرایط شما باز نگران وضعیت اعتیاد بین جوانان نیستید؟
ما باید یک قولی به همدیگر بدهیم و آن این است که درمورد اعتیاد در ایران سیاهنمایی نکنیم. وضع دانشآموزان ما از وضعیت دانشآموزان بسیاری از کشورها بهتر است.
دانشآموزان کشورهای دیگر مشکلات بهداشتی دارند و بسیاری از آنها گرایش زیادی به مصرف سیگار و مشروبات الکلی پیدا کردهاند اما ما در کشورمان این آمارها را به این شدت نداریم. حالا با قبول اینکه ما وضعیت خوبی داریم، تازه به این نتیجه میرسیم که قضیه را ول نکنیم و شروع به پیشگیری کنیم تا همین سطح را نیز ارتقا دهیم.